موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 182
(1-198)

فايده دوم در ارتباط زندگي شخصي انسان
مهمترين نگراني كه انسان همواره در انديشه آن به سر مي برد, كيفيت داخل شدنش به قبر است, آنگونه كه دوستان وخويشاوندانش مردند وبه آنجا رفتند انسان بيچاره يي كه به خاطر يكي از دوستانش حاضر است روحش را فدا كند وقتي به جدائي ابدي هزاران, بلكه مليونها مليون تن از دوستانش مي انديشد, اين انديشه دردي سختر از عذاب جهنم را برايش ببار مي آورد وآنگاه كه از اين عذاب دردناك به خود مي پيجد "ايمان به آخرت" به فريادش مي رسد وچشمان ا ورا مـــي گشايد وپــرده را دور مي سازد وبه ا ومي گويد بنگر… ا وبا نور ايمان مي نگرد, يكباره لذت روحي خبر دهنده از لذت جنت نصيبش مي شود, چون مي بيند كه جملگي دوستانش از مرگ ابدي, فرسودگي وپوسيدگي نجات يافته در عالمي نوراني مسرورانه منتظر آمدن ا وهستند به همين مقدار اكتفا مي كنيم زيرا رسايل نور اين فايده را به تمام دلايل آن ايضاح نموده است
فايده سوم كه به روابط انسان مربوط مي شود
انسان با داشتن خلق وخوي والا, استعداد هاي جامع, عبوديت كلي, دايره هاي وسيع وجودي, بر ساير حيوانات منزلت وبر تري يافته است, حال آنكه انسان در بين زمانهاي گذشته وآينده معدوم, مرده وتاريك فقط به زمان حاضر كوتاه منحصر بوده وبا مقياس ومعيار ودر محدوده همين زمان اخلاق وخلق وخويي مثل غيرت ومحبت وبرادري وانسانيت را كسب مي نمايد, مثلاً افرداي همچون پدر, برادر, زن, ملت ووطن را دوست مي دارد كه در گذشته آنها را نمي شناخت وپس از جداي نيز آنان را نخواهد ديد, پس به ندرت مي تواند با آنها صداقت واخلاص صميمانه داشته باشد, لذا به همان نسبت دايره كمالات وسجاياي اخلاقي اش تنگ وتنگتر مي گردد, تا جاييكه نه همچون حيوان بلكه از نظر عقل به مراتب پايين تر از حيوان سقوط مي كند
اما به محض اينكه "ايمان به آخرت" به فريادش رسيد, بي درنگ زمان محدود قبر مانندش را به زمان بسيار وسيع ودر بر گيرنده گذشته وآينده تبديل مي كند, وجود وهستي وسيعي به وسعت دنيا, بلكه از ازل تا به ابد را به رويش مي گشايد آنگاه با اين ديد پدرش را عزت واحترام مي كند چون ا ودردار سعادت وعالم ارواح نيز پدرا وست, وبا همين فكر برادرش را دوست مي دارد وبه ا وكمك مي كند, زنش را در جنت نيز دوست وشريك زندگي اش دانــسته ا ورا دوست مي دارد, بــه ا واحترام قــايــل مي شود, واين دايره وسيع حيات, روابط وخدمات با ارزش آنرا, وسيله بدست آوردن امور بي ارزش دنيوي, اغراض جزئي, ومنافع نا چيز مادي قرار نمي دهد لذا موفق مي شود تا با صداقت جدي واخلاص صميمانه به ديگران خدمت كند, روابط وپيوند داشته باشد, وبه همان نسبت (مطابق درجه اش) كمالات, خلق وخويش ر وبه رشد مي نهد وانسانيتش تعالي مي يابد

صدا موجود نیست