موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 181
(1-198)

 خلاصه مسئله هشتم

در مسئله هفتم قصد داشتيم مسئله حشر را از مقامات زيادي سوال كنيم, اما جوابي كه پروردگار متعال با اسماء حسني اش به ما داد, كافي وقانع كننده بود ونيازي به سوالات ديگر باقي نگذاشت لذا به همان اكتفا نموديم
اما در اين مسئله از صد ها ثمره وفايده "ايمان به آخرت" يكي را به طور فشرده بيان خواهيم نمود, ايمان به آخرت هم سعادت اخروي وهم سعادت دنيوي را در بر دارد آنچه را كه به سعادت اخروي مربوط مي شود قرآن معجز البيان كاملاً ايضاح نموده وجايي به اضافه گويي نمانده است, پس به آن مراجعه شود وتشريح بخش مربوط به سعادت دنيوي را به رسايل نور واگذاشته در اينجا مختصراً فقط چند مورد از صد ها نتيجه مربوط به سعادت وخوشبختي انسان را در حيات شخصي واجتماعي اش بيان مي كنيم
فايده نخست
طوري كه انسان- بر خلاف ساير حيوانات- به خانه اش علاقه دارد, با دنيا نيز در اتباط است وآنگونه كه با خويشاوندانش مناسباتي دارد, با نوع بشر نيز پيوند ورابطه اش جدي وفطري است وطوريكه خواستار حيات دنيوي است, عاشق پيوستن به سراي ابدي نيز مي باشد وبه نحوي كه در تامين غذا براي وجودش تلاش دارد, فطرتاً مجبور است بلكه مي كوشد تا غذا ي عقل وروح وقلب وانسانيتش را نيز از سفره هاي وسيعي به وسعت دنيا وامتداد يافته تا به ابد فراهم سازد زيرا چنان آرز وها وخواسته هايي دارد كه چيزي بجز از سعادت ابدي از برآوردن آن عاجز است چنانچه در رساله "حشر" اشاره شد, در زمان طفوليت از خيالم پرسيدم
"يك مليون سال زندگي خوش همراه با سلطنت دنيا را كه انجامش فنا ونيستي باشد مي خواهي, يا اينكه عمر باقي اما عادي وهمراه با مشكلات را ؟"
ديدم كه دومي را بر گزيد واز اولي آه بر آورد وگفت "خواستار بقا هستم ول ودر جهنم هم باشد!
وقتي تمام لذات دنيا قوه خياليه را كه يكي از خدمتگذاران ماهيت انساني است, نمي تواند اشباع كند, پس بدون ترديد ماهيت جامع انسان فطرتاً به ابديت علاقه دارد
لذا ايمان به آخرت به انسان كه اين همه آرز وها دارد وسرمايه اش چيزي جز اخيتار جزئي نبوده وفقير مطلق است خزانه, بزرگ مجهز وپر از همه چيزها محسوب مي شود! حقا كه ايمان محور خوشبختي ولذت, مرجع ومدار استمداد, ودر برابر غمهاي دنيا مايه تسلي وآرامش است پس اگر اين انسان تمام زندگي دنيويش را در راه بدست آوردن اين ثمره وفايده فدا نمايد باز هم كم است!

صدا موجود نیست