موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 184
(1-198)

ونيز "جوانان" كه ثلث بشريت را تشكيل مي دهند, در جوش وخروش خواهشات, مغلوب احساسات گرديده گاهي از فرمان عقل خرد مند سر پيچي مي كنند, پس اگر اين جوانها " ايمان به آخرت" را از دست بدهند وعذاب جهنم را به ياد نياورند, در جامعه, مال وآبروي فاميل هاي شرافتمند, آرامش ضعيفان, وحيثيت واحترام پيران تهديد مي شود بعضي به خاطر يك دقيقه لذتش سعادت وخوشبختي يك خانواده خوشبخت را بر هم مي زند در نتيجه چندين سال در زندان عذاب مي كشد
اما اگـر "ايمان به آخرت" به امدادش برسد, به سرعت عقلش به جاي مي آيد وبا خود چنين به گفتگ ومي پردازد
"گرچه ما مورين دولتي مرا نمي بينند ومن از ديد شان پنهان هستم, اما فرشتگان پادشاه ذوالجلالي كه زنداني مثل جهنم دارد مرا مي بينند وبدي هايم را يادداشت مي گيرند, من بي سر نوشت نيستم بلكه رهگذر موظف مي باشم… من نيز روزي مثل آنها پير وضعيف خواهم شد" در اين وقت مهر وعطوفتش بر انگيخته مي شود ونسبت به كساني كه قصد داشت مورد ظلم وتجاوز قرار دهد احساس شفقت واحترام به ا ودست مي دهد اين مطلب را با اكتفا به تشريحات مستدل رسايل نور به پايان مي رسانيم
وهمچنان بخش مهمي از بشريت را مريضان, مظلومان, مصيبت ديدگاني مثل ما, فقراء, وزندانيان رنج كشيده "تشيكل مي دهند اگر"ايمان به آخرت" به كمك آنها نرسد,مريضيي كــه هر لحظــه هــوشدار مرگ مي دهد, اهانت مغرورانه ستمگراني كه نتوانستند انتقامشان را از آنها بگيرند وناموس خود را از چنگ شان نجات دهند, ونا اميدي درد ناك ناشي از انواع مصيبت هايي كه مال وفرزندان شان را از دست آنها گرفته است, همراه با فشار هاي سخت ناشي از سالها بر داشت عذاب زندان به خاطر چند دقيقه ويا چند ساعت لذت وخوشگذراني… در همه اينها- بدون ترديد- دنيا را به زندان وزندگي را به عذاب دردناك مبدل خواهد كرد ! مگر همين كه "ايمان به آخرت" به امداد شان رسيد, فوراً نفس راحت مي كشند, فشار ها, نا اميديها, تشويشها, وحس انتقام جويي شان حسب درجه ايمان قسماً, بعضاً وتماماً دور مي شود
حتي مي توان گفت: اگر در اين مصيبت دشوار وزندان ناحق من وتعدادي از دوستانم, "ايمان به آخرت" كمك مان نمي كرد, برداشت تكاليف يك روز به اندازه مرگ سخت تمام شده مارا به ترك زندگي وا ميداشت واما شكر بي پايان مر پروردگار را كه اين توان را برايم عطا كرد تا درد هاي بسياري از برادران عزيز تر از جانم را متقبل شوم واز بين رفتن هزاران نسخه از رسايل نور را كه مثل چشمانم دوست دارم، ونيز چپاول چندين جلد كتاب با ارزشي را تحمل كنم همه اين غم واندوه را به بركت "ايمان به آخرت" بر داشت نمودم, حال آنكه قبلاً قادر به قبول جزئي ترين اهانت وزور گويي نبودم

صدا موجود نیست