موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 186
(1-198)

ونيز هر "شهر" خانه بزرگي است براي اهالي وبا شندگان آن اگر "ايمان به آخرت" در زندگي افراد اين خانواده بزرگ حاكم نباشد, غرض, منافع شخصي, حيله گري, خود خواهي, تكلف, ريا, رشوت وفريب, جاي اساسات اخلاق ستوده را خواهد گرفت كه عبارتست از اخلاص, جوانمردي, فضيلت, محبت, فداكاري, رضاي الهي وثواب اخروي ومفاهيم آنارشي, هرج ومرج ووحشت تحت عنوان نظام, امنيت, انسانيت تظاهري بر آنان مسلط مي شود, اينجا است كه زندگي شهري زهر آلود گشته, اطفال به هرزگي, جوانان به مستي وعربده, زورمندان به ظلم وپيران به گريه وشيون خواهند پرداخت
بدين سان تمام "شهر" ها خانه اي بزرگ وطن نيز خانه است براي خانواده ملي هر گاه "ايمان به آخرت" براين خانه بزرگ حاكم شد احترام متقابل, ترحم جدي, محبت بدون غرض, همكاري وخدمت بدون نيرنگ, همزيستي واحسان بي ريا, فضيلت وبزرگي عاري از تكبر, وساير فضايل وكمالات در آن زندگي به رشد وانكشاف مي پردازد, چون ايمان به آخرت فرياد بر مي آورد وبه اطفال مي گويد : "هر زگي وبيهودگي را بگذاريد جنت پيش روي تان قرار دارد, با سرگرمي هاي بي مورد آنرا از دست مدهيد ! " وبا ارشاد قرآني اخلاق را در نهادشان جاگزين مي سازد
وبه جوانان گوشزد مي كند : "جهنمي وجود دارد مستي وعربده را ترك كنيد ! " واينگونه آنها را به برگزيدن راه عاقلانه وا ميدارد
وبه ستمگران مي گويد : "عذاب سختي به سراغتان خواهد آمد"آنان را از ظلم باز مي دارد, در برابر عدالت به تسليم وا ميدارد
وبه افراد پير وسالخورده مي گويد : جواني ابدي تر وتازه وسعادت اخروي دايمي وبه مراتب بر تر از خوشبختي از دست رفته تان در انتظار شما است, پس بكوشيد تا آنرا بدست آوريد "لذا گريه هاي شان را به خنده تبديل مي كند
بدين سان "ايمان به آخرت" در هر طايفه جزئي وكلي, عام وخاص, كم وزياد تاثيرات نيكش را بر جاي مي گذارد وپرت وافشاني مي نمايد
بشنوند اجتماعيون واخلاقيوني كه با حيات اجتماعي بشر سر وكار دارند!
واگر فوايد ديگر ايمان به آخرت به چند نمونه مذكور قياس شود به وضوح وبه صورت قاطع فهميده خواهد شد كه مدار سعادت هر د وجهان وهر د وزندگي فقط ايمان است

صدا موجود نیست