چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 13
(1-44)

برايت يک مليون سال عمر همراه با سلطنت دنيا داده ميشود, ولي بعد از آن يک موت ابدي است که پس از آن مطلقاً حياتي وجود ندارد بدون شک خيال اين انسان بيدار اگر انسانيتش را از دست نداده باشد بجاي اينکه خوشحال شود, بخاطر از دست دادن سعادت ابديش از غم وحزن آه ميکشد
اين است رمز آشکار شدن ميل شديد در اعماق قلب هر انسان به جستجو از دين حق, پس او قبل از هر چيز بدنبال حقيقت دين ميگردد تا از موت ابدي اورا برهاند
وضع کنوني جهان بهترين شاهد بر اين حقيقت است قاره ها وکشورهاي جهان چون هر انسان پس از گذشت چهل و پنچ سال و با ظهور الحاد وبي ديني, به درک اين نياز شديد بشري آغاز نموده اند
علاوه بر آن آغاز و پايان اکثر آيات قرآن انسان را به تفکر وا ميدارد, آنجا که ميگويد: اي انسان به عقل وفکرت برگرد و با آنها مشوره کن تا صدق اين حقيقت برايت آشکار گردد, بطور مثال به اين فرمودهء خدا توجه کنيد «فاعلموا (بدانيد)» «فاعلم» (بدان) «أفلا يعقلون» (آيا درک نميکنند) «افلم ينظروا (آيا نه می نگرند)» «أفلا يتذکرون (آيا پند نميگيرند)» «افلا يتدبرون (آيا تدبر نميکنند)» «فاعتبروا يا اولي الابصار (پس عبرت بگيريد اي صاحبان بصيرت)» وآياتي همانند اين که عقل انسان را خطاب قرار ميدهد وسوال ميکند: چرا دانش را ترک نموده راه جهل را اختيار ميکنيد؟ چرا چشمانتان را ميبنديد و از دين حق چشم ٍپوشی ميکنيد؟ چه چيزي شما را به ديوانگي وادار ساخته است, در حاليکه شما عاقل هستيد؟ چه عامل شمارا از تفکر و تدبر در حوادث زندگي باز داشته است که شما عبرت نميگيريد و به راه راست هدايت نميشويد؟ چرا نمي انديشيد و عقلتان را حاکم قرار نميدهيد تا گمراه نشويد؟
اي مردم! بيدار باشيد وپند بگيريد وبا عبرت گرفتن از قرنهاي گذشته, خودرا از بلاهاي معنوي که بر شما نازل شده است برهانيد

صدا موجود نیست