چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 10
(1-44)

واينک, بنده بعضي از آنچه را که از استادانم آموخته ام به شما عرض می کنم
من در مدرسهء حيات اجتماعي بشريت, دروس را فرا گرفتم, و دريافتم که شش مرض مهلک درين زمان ومکان عايد حال ماگرديده است واين در حاليست که اجانب –مخصوصاً اورپائيان- که به پيش پرواز نمودند –مارا از جهت مادي در پيچ و خم قرون وسطي نگهداشته است
وآن امراض عبارتند از
1- موجوديت اسباب يأس و نا اميدي در وجود ما
2- رزبين رفتن صداقت و راستي در حيات اجتماعي وسياسي ما
3- دوستي با عداوت و دشمني
4- نا آگاهي از روابط نوراني که مومنين را با يگديگر پيوند ميدهد
5- سرايت استبداد مانند سرايت امراض ساري گوناگون
6- محصور شدن همت در منفعت شخصي
و براي معالجه اين امراض کشندهء ششگانه آنچه را که از فيض دواخانه قرآن حکيم –که بمنزلهء فاکولتهء طب در حيات اجتماعي ما است- اقتباس نموده ام, ضمن شش کلمه بيان ميدارم, زيرا براي معالجهء اين امراض روشي ديگری در سراغ ندارم

صدا موجود نیست