چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 7
(1-44)

شيخ از شهرش تبعيد شد وپيوسته از تبعيد گاهي به تبعيد گاهي ديگر برده ميشد تا داعي اجل را لبيک گفت, لکن او جهت باز تاب دادن به لشکر اسلامي واحياء مجدد روح دين واعادهء اعتماد به نبوت جهاني محمدي و شريعت غرا اسلامي که مناسب با هر زمان ومکان وهمگام با نياز هاي هر عصرو مصر ميباشد در بين ملت ترک ونسل مفتون به سحر تمدن غربي استن همت بالازد وبراي اين کار به نشر انفاس لطيفش بود که شعله تابناک ايماني وغيرت ديني را به افراد وگروهاي ملت ترک به ارمغان داشت گوياکه اين روش الهام گرفته است از امام احمد بن عبدالاحد سر هندی (رح) که روش مؤثر دعوت را اختيار کرد وبه موفقيت برزگي دست يافت ومسير حرکت تاريخ را نغيير داد وکشور را که با شتاب به طرف ارتداد عمومي روان بود به احترام شريعت وتنفيذ احکام آن باز گرداند
بدون شک رسائل او دلالت آشکاري دارد به اينکه ملت ترک مخصوصاً وعالم اسلام عموما در آن شرايط وپيچيدگيها به علماء نابغهء نياز داشتند که به اعاده روح اعتماد بر دين ورسالت جاودان محمدي وشريعت اسلامي برمی خاستند, او از اين احوال رنج ميبرد دلش درد ميکرد وبر آن اشک ميريخت وبدين طريق امت اسلامي ترکيه را از خطر ردت عقيدتي وفکري ومدنيت اجتماعي که ظهور کرده بود و حتی در سراسر ترکيه گسترش يافته بود, محافطت کرد وگرنه ريشه دار تر بود از انقراض دولت عثماني وشکست سياسي آن
وشيفتگان وشاگردانش برای نشر اين رساله ها در قريه ها روستا ها همت گماشتند, با وجوديکه اين کار از طرف حکومت ممنوع بود لذا اين رسائل نقش مهمي داشت در زمينه اعادهء اعتماد به شريعت اسلامي وبه صلاحيت اسلام جهت حرکت همزمان با کاروان بشر بلکه براي قيادت آن فجزاه الله عن الاسلام والمسلمين خير الجزاء واسکنه فسيح جناته

صدا موجود نیست