موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 24
(1-198)

پس آگاه باش اي نفسم!
كه به خنده هاي روزهاي جوانيت مي گريي، آن سرباز بيچاره، ت وهستي وهر انسان است وآن شير، عبارت است از مرگ وآن جوخه هاي اعدام، موت وزوال وفراقي است كه هر نفس ناگذير آن را مي چشد مگر نمي بيني دوستان چگونه يكي پي ديگري از ما جدا مي شوند, شب وروز ما را وداع مي گويند اما د وزخم عميق, يكي عجز وناتواني رنج آور بشر است كه پايان ندارد وديگري فقر دردناك بي نهايت اوست اما آن تبعيد وسفر دراز, سفر دور ودراز امتحان وآزمايش اين انسان است, سفري كه از عالم ارواح شروع مي شود واز رحم مادر, طفوليت وجواني, پيري ودر اخير از دنيا سپس از قبر وبرزخ واز حشر وصراط مي گذرد اما د وطلسم، عبارتند از ايمان بر خدا وبر روز آخرت بله، با اين طلسم قدسي مرگ صورت اسبي رام وبراقي را بر خود مي گيرد كه انسان مؤمن را از زندان دنيا به بوستان جنان وحضور رحمان مي رساند, به همين خاطر انسانهاي كامل واقف بر حقيقت مرگ، مرگ را دوست داشه وپيش از پيش در انتظار آن مي بودند
ونيز با اين طلسم ايماني زوال, فراق, مرگ ومير وگذشت زمان وسيلة مي شود تا انسان بتواند صورتهاي جديد, رنگارنگ ومختلف معجزات خلقت، خوارق قدرت وتجليات رحمت صانع ذوالجلال را با كمال لذت سير وتماشا كند آنگونه كه تبديل شدن آينه هاي منعكس كننده رنگهاي نور خورشيد وتغيير كردن عكسهاي رنگارنگ در پرده سينما، منجر به پديدار گشتن وتشكل مناظر جذاب مي گردد
اما يكي از آن د ودارو، توكل به خداوند وآراسته شدن با صبر است, يعني تكيه كردن بر قدرت خالق كريم واعتماد بر حكمتش
آيا چنين است؟
بله، شخصيكه با هويت "عجزش" به پادشاه هستي تكيه كند، ذاتي كه امر " كن فيكون " در دست اوست, چگونه ناآرام وپريشان مي شود؟ بلكه ا ودر برابر سخت ترين مصايب, با اعتماد بر پروردگارش از خود پايمردي نشان مي دهد وبا اطمينان خاطر وآرامش قلب تكرار مي كند [انا لله وانا اليه راجعون]
بله، عارف بالله از عجز واز خوف خدا لذت مي برد وحقيقتاً لذت است! اگر كودك يك ساله عقل مي داشت واز ا وسوال مي شد
بهترين ولذيذ ترين حالتت كدام است؟

صدا موجود نیست