موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 39
(1-198)

طفط وبا طروهي از جوانان
روزي چند جواني نوراني نزد من آمدند, جواناني كه به خاطر رهايي از خطرات زندگي, لغزش هاي جواني وخواهشات نفساني رهنمائي موثري مي خواستند, در پاسخ چيزي را به آنان بيان كردم كه قبلاً به جوانان ديگري كه طالب رهنمائي بودند از ارشادات" رسايل نور" گفته بودم جواني تان سپري خواهد شد, اگر خود را پايبند شريعت نسازيد, جواني تان از دست رفته هم در دنيا, هم در قبر وهم در آخرت چنان بلايي بر سرتان مي آورد كه به مراتب از لذتش افزون خواهد بود اگر با تربيت اسلامي جواني تان را در عفت, حفظ ناموس وطاعت الهي صرف نموده شكر نعمت جواني را ادا كرديد, جواني تان معناً باقي خواهد ماند وسبب بدست آوردن جواني ابدي در جنت خواهد شد
زندگي نيز, اگر خالي از ايمان باشد, يا براثر كثرت گناه ايمان تاثيرش را از دست بدهد, چنين زندگي با وجود عيش ولذت ظاهري وبسيار كوتاهش, مي تواند هزاران بار بالاتر از اين لذت, درد ها, غمها ورنجهايي را ايجاد كند چون انسان داراي عقل وفكر است, پس بر خلاف حيوانات، آنطوريكه فطرتاً بازمان حاضر مرتبط ا ند با زمانهاي گذشته وآينده نيز ارتباط دارد
اما حيوان چون فاقد فكر است, لذا لذت حاضرش را در انديشه غمهاي گذشته وترس از آينده آغشته وپر رنج نمي سازد
پس اگر انساني كه در ضلالت وغفلت سقوط كرده باشد, غمهايي پديد آمده از گذشته, نگرانيهايش نسبت به آينده لــذت بسيار جزئي حاضرش را به كامــش تــلخ مي سازد مخصوصاً اگر لذت غير مشروع باشد, كامالاً در حكم يك عسل مسموم است يعني چنين انساني از لحاظ زندگي صد مرتبه از حيوان پائين تر سقوط مي كند, بلكه حيات ووجود وحتي عالم اهل ضلالت وغفلت فقط امروز شان است تمام روز هاي گذشته وهمه كاينات از نقطه نظر ضلالت ا ومعدوم ونابود شده است, وعقلش ا ورا در ظلمات وتاريكيها محصور مي سازد
اما روز هاي آينده نيز نسبت به ا وباز هم در حكم معدوم است, چون هيچ اعتقادي به غيب ندارد وكسي كه به آخرت وروز رستاخيز ايمان نداشتــه باشد, فكر فراق وجدائي ابدي مدام زندگـــي اش را تاريـــك مي سازد
اگر ايمان، زندگي براي زندگي باشد, آنوقت روز هاي گذشته وآينده با نور ايمان منور مي شود وبقا مي يابد ومثل زمان حاضر از كانال ايمان لذات علوي ومعنوي وانوار وجودي به قلبش سر ازير مي گردد

صدا موجود نیست