موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 4
(1-198)

اسم عادل پروردگار در فراز برج حاكم اسم رحمن در فراز برج كريم اسم رحيم در فراز برج غفور (يعني در معني اينها) اسم باعث در برج وارث اسم محيي در برج محسن واسم رب در برج مالك همچون خورشيدي طلوع نمود ودر عالم تاريك انسان بسياري از عالمهاي ديگر را پر نور ودرخشان ساخت وحالات جهنمي را درهم شكست وپنجره هاي نوراني عالم آخرت را گشود, وبه دنياي پريشان انسان پرت وافشاني نمود, به تعدد ذرات كاينات "الحمدد لله والشكرلله" گفتم وبا عين اليقين ديدم كه در اين دنيا نيز "در ايمان جنت معنوي ودر گمراهي جهنم معنوي وجود دارد" به اين مطلب يقين حاصل نمودم
باز عالم كره زمين پديدار گشت, در اين سياحت خيالم قوانين علمي تاريك فلسفه سر برتافته از دين, عالم وحشتناكي را به خيالم نشان داد در داخل كره زميني كه با سرعت هفتاد بار سريعتر از گلوله توب, مسافت بيست وپنج هزار ساله را در يك سال مي پيمايد, پر از زلزله وهر لحظه آماج متلاسي شدن, وپير وسالخورده است
در اين كشتي رعب آور وضعيت انسان بيچاره سياحت كننده در خاليگاههاي كره زمين در تاريكي وحشتناكي برايم نمايان شد سرم چرخيد, چشمانم تيره وتار گشت, عينك فلسفه را بر زمين زدم وشكستم, وبا چشم نوراني شده با حكمت قرآن نگاه كردم ديدم كه
نامهاي قادر, عليم, رب, الله, رب السموت والارض, ومسخر الشمس والقمر آفريدگار آسمانها وزمين, از برجهاي رحمت, عظمت وربوبيت همچون خورشيد طلوع كرد وآن عالم تاريك, هراس انگيز, ووحشتناك را چنان روشن ساخت كه در آن حال كره زمين به چشم با ايمانم به سان يك كشتي, يك هواپيما, ويك ريل بسيار منظم, مسخر, مكمل, خوش وامن نمايان شد وهمچون كشتي تفريحيي كه غذا ورزق هركس در آن قرار دارد, براي تفريح, لذت وتجارت آماده شده است وموجودات زنده را در مملكت ربوبيت به دور خورشيد مي گرداند ومحصولات تابستان وبهار وخزان را به جويندگان رزق تقديم مي كند لذا به تعداد ذرات كره زمين گفتم "الحمد لله علي نعمه الايمان"
بدين قياس, بر اساس بسياري از موازنه هاي رسايل نور, اهل سفاهت وضلالت در دنيا نيز در يك جهنم معنوي عذاب مي كشند ومومنان وصالحان در دنيا نيز در يك جنت معنوي به يمن اسلام وانسانيت وتجليات وجلوه هاي ايمان, لذات جنت معنوي را مي چشند, حتي به نسبت درجات ايمانشان مي توانند از آن استفاده كنند
اما در اين دور پر تلاطم, جرياناتي بروز كرده است كه حس وشعور را از كار انداخته وفكر بشر را به اطراف پراگنده نموده وگلويش را مي گيرد, در نتيجه اين مهار گسيختگي وابطال حس است كه, گمراهان موقتاً عذاب معنوي را به طور كامل احساس نمي كنند واهل هدايت نيز از روي غفلت نمي توانند از لذات حقيقي ايمان تقدير نمايند

صدا موجود نیست