موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 7
(1-198)


در آغــاز گفتيم تمـــام موجودات بــا زبان حالشـان اسم " الله " را ذكر مي كنند, يعني " بسم الله " مي گويند، آيا واقعاً چنين است؟
بله! اگر شخصي را ببيني كه مردم را به ميداني مي برد وبر انجام اعمال مختلفي واميدارد, يقين خواهي كرد كه اين شخص با استفاده از نام وقدرت خود به چنين اعمال دست نمي زند ا وسربازي است وابسته به دولت وتحت حمايه حاكم
پس موجودات نيز با اسم " الله " انجام وظيفه مي كنند وبذر هــاي بسيار كوچك با اسم " الله " درختان بزرگ وبارهاي سنگيني را بر دوش ميكشنــد يعني هر درخت " بسم الله " مي گويد ودستانش را از ميوه هاي ذخاير رحمت الهي پر كرده به ما تقديم مي دارند
وهر باغي " بسم الله " مي گويد وشكل آشپزخانه قدرت الهي را به خود مي گيرد كه انواع خوردني هاي خوشمزه در آن پخته مي شود وهر حيواني از حيوانات پر سود وبركت مثل شتر, گوسفند وگا و" بسم الله " مي گويند وچشمة خروشان شير گوارا مي شود وبه اسم رزاق، لطيف ترين ونظيف ترين غذا را به ما تقديم مي كند وريشه هاي هر گياه وخــاشاك " بسم الله " مي گويد وبه اسم " الله " صخره هاي سخت را با برگهاي ابريشمين نازكش مي شگافد وسوراخ مي كنــد وبه اسم " الله " وبه اسم " رحمن " هر كار دشوار وهر چيز سخت در مقابلش آسان مي شود
بله, پهن شدن وميوه دادن شاخه ها در هوا وپراگنده شدن ريشه ها در زير صخره هاي بزرگ وغذا دادن آن در زير زمين ونيز ماه ها نازك وسبز ماندن برگها در برابر حرارت شديد مشت محكمي بر دهان طبيعت پرستان مي زند انگشتانش را بر چشم كور آنان داخل مي كند ومي گويد صلابت وحرارتي كه شما بر آن مي نازيد نيز تحت فرماني حركت مي كنند كه ريشه هاي نرم ابريشمين, همچون عصاي موسي عليه السلام، فرمان [فقلنا اضرب بعصاك الحجر]1 را اطاعت نموده, سنگها را د ونيم مي سازد وبرگهاي سبز ونازك همچون اعضاي ابراهيم عليه السلام در برابر آتش سوزان، آيه [يا نار كوني باً وسلاماً]2 مي خوانند
وقتي هر چيز معناً " بسم الله " مي گويد وبنام الله نعمتها را مي آورد وبه ما مي سپارد, پس ما هم بايد بسم الله بگوييم, بنام الله بدهيم, بنام الله بگيريم اگر چنين است، از انسانهاي غافلي كه بنام الله نمي دهند، نبايد چيزي بگيريم
سوال ما بر انسانهاييكه خدمتي در حق ما انجام مي دهند بدل وپاداش مي دهيم, آيا مالك حقيقي اين نعمتها چه چيزي از ما مي طلبد؟
جواب آن منعم حقيقي سه چيز را بعنوان بهاي نعمتهاي با ارزش از ما مي خواهد، كه آن سه عبارت اند از ذكر, شكر وفكر
لذا " بسم الله " در آغاز، ذكر است و" الحمد الله " در پايان، شكر است وبين اين د وفكر است يعني تامل در اين نعمتهاي بديع ودرك اين مطلب كه اين نعمتها معجزة قدرت ذات احد صمد وهديه رحمت اوست اين تأمل همان فكر است
با بوسيدن پاي انسان بيچاره كه هديه با ارزش پادشاه را بت وآورده است, صاحب هديه را نشناختن, چه اندازه حماقت است، درست به همين صورت بر اسباب مادي نعمت, دل بسته ومنعم حقيقي را فراموش كردن به مراتب زشت تر از آن حماقت است
پس اي نفس! اگر نمي خواهي مثل اين احمق ابله شوي!
بنام الله بده
بنام الله بگير
بنام الله شروع كن
بنام الله كار كن

صدا موجود نیست