گفتارها | گفتار چهارم | 16
(16-19)

گفتار چهارم

" الصلاة عماد الدين "

براي پي بردن بر ارزش و اهميت نماز و ارزان بودن و آسان بدست آوردن آن و جهت آگاهي از ديوانه و زيانكار بودن تارك نماز و پايمال كنندة حق آن به اين حكايت تمثيلي كوتاه تأمل كن
روزي حاكم بزرگي دو نفر از مستخدمين خود را به مزرعة زيبايي ميفرستد, و به هر كدام آنها مبلغ بيست و چهار سكة طلايي مي دهد, تا بتوانند به مزرعه خود را برسانند كه در فاصله دو ماهه قرار دارد و دستور مي دهد كه اين مبلغ را براي خريدن بليط و نياز هاي راه و محل اقامت صرف كنند، رسيدن به ايستگاه يك روز را در بر مي گيرد، در آنجا تمام انواع وسايط نقليه از قبيل اتومبيل، هواپيما، كشتي و ترن يافت مي شود
دو مستخدم بعد از شنيدن توصيه ها خارج مي شود يكي از آن دو آدم نيكبخت و خوش شانس بود, زيرا مقدار اندكي از سرمايه اش را تا رسيدن به ايستگاه مصرف كرد, با اين مصرف خود چنان تجارتي سودمند بدست آورد كه اربابش از او ابراز رضايت نمود، در نتيجه سرمايه اش از يك به هزار افزايش يافت

صدا موجود نیست