گفتارها | گفتار ششم | 29
(25-33)

فايدة اول مال فاني بقا مي يابد, زيرا عمر فاني و زود گذر داده شده بر ذات ذوالجلال حي قيوم و مصرف شده در راه او, به عمري ابدي و جاودان تبديل مي شود ميوه هاي باقي بار مي آورد، آنوقت دقايق عمر مانند بذر ها و هسته ها، ظاهراً فنا مي شود, مي پوسد, اما در عالم بقا گلهاي سعادت مـي رويـاند و در عـالم برزخ بصـورت منظـره هاي روشنـائي و مـونس در مي آيد
فايدة دوم در عوض جنت داده مي شود
فايدة سوم ارزش هر عضو و حسي از حواس از يك به هزار افزايش مي يابد
مثلاً عقل يك عضو و آلت است، بجاي اينكه آن را به الله فروخته و در راه او استعمال كني, در راه هوي و هوس قرار دادي, به آلة نحس پريشان كننده و شكنجه دهنده تبديل خواهد شد, زيرا درد هاي حزين گذشته و نگرانيهاي ترسناك آينده را بر تو تحميل مي كند, آنگاه در رديف آله مضر و شومي قرار مي گيرد, مگر نمي بيني انسان فاسق از رخداد هاي زندگيش چگونه مي گريزد و براي نجات خويش از شكنجه و آزار عقل به سرگرمي ها و يا مشروبات الكلي روي مي آورد؟ اما اگر عقل به الله فروخته شد و در راه او و بخاطر او استعمال گرديد, كليد ارزشمندي مي شود و خزائن بيشمار رحمت الهي و گنجهاي حكمت رباني را مي گشايد و دارنده كليد بر هر طرفي كه مي نگرد و به هر شكلي كه فكر مي كند، حكمت الهي را در هر چيز و در هر موجود و در هر حادثه مي بيند و رحمت متجلي الهي را روي هر هستي مشاهده مي كند, بدين طريق عقل به مرتبه يك مرشد رباني ارتقا مي يابد كه صاحبش را به سعادت ابدي آماده مي سازد

صدا موجود نیست