موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 153
(1-198)

هدف ونتيجة اين زندگي ات مظهريت اسماء وشئونات آن مالك است وقتي به مصيبتي گرفتار مي شوي "انا لله وانا اليه راجعون " بگو يعني من در خدمت مالكم هستم, پس اي مصيبت! اگر با اجازه واراده ا وآمده باشي, خوش آمدي صفا آوردي, چون يقيناً روزي باز گشت به سوي اوست, به حضور ا وخواهيم رفت, ما مشتاق ا وهستيم به هر حال روزي ما را از تكاليف زندگي آزاد خواهد ساخت, پس بيا اي مصيبت! اين كار با دستان ت وعملي شود من راضي هستم اما اگر ا وامر واراده كرده باشد تا توسط ت وامانت داري وچگونگي اداي وظيفه ام را بيازمايد, پس بدون اذن ورضايت ا وبه ت وتسليم نخواهم شد وبا تمام توان خواهم كوشيد تا امانت مالكم را به غير امين نسپارم
لذا جهت پي بردن به تفاوت درجات درسهاي نبوغ فلسفه وهدايت قرآن, از ميان هزاران مثال يكي به عنوان نمونه ارائه گرديد
بلي, وضعيت حقيقي هر د وطرف به همان منوال ذكر شده است اما در هدايت وگمراهي درجات انسانها متفاوت ومراتب غفلت آنها مختلف مي باشد هر كس در هر مقام نمي تواند كاملاً اين حقيقت را احساس كند, زيرا غفلت حس را باطل واز كار باز مي دارد ودر اين دوران به حدي حس وشعور را باطل ساخته است كه تلخي وسختي اين درد كشنده را تمدن زده گان احساس نمي كنند اما با افزايش احساس علمي وهشدار مرگي كه روزانه سي هزار جنازه را نشان مي دهد, پرده هاي غفلت ر وبه پاره شدن است
هزاران افسوس ونفرين به آناني كه با طاغوتها وعلوم مادي وطبيعي بيگانگان، به گمراهي رفتند وبه آنهاييكه با تقليد كوركورانه، از بيگانگان پيروي كرده اند!
پس اي جوانان وطن! به تقليد از فرنگ (غرب) مكوشيد! آيا پس از هزاران ظلم, جنايت ودشمني كه اروپا درحق شما انجام داد, با كدام عقل ومنطق از ناداني هايشان پيروي مي كنيد ودر مسير افكار باطل شان قدم مي نهيد؟ نه! نه! كساني كه نا آگاهانه از غرب تقليد كردند در حقيقت تقليد نيست بلكه بي خبرانه به صف آنها پيوسته خود وبرادرانتان را محكوم به اعدام مي كنيد
آگاه باشيد! هر چه از فساد اخلاقي وانحرافات پيروي كنيد در دعوي شجاعت وفداكاري تان دروغ مي گوييد چون در اين صورت تقليد شما تحقير مليت وتمسخر ملت تان است
هدانا الله واياكم الي الصراط المستقيم

صدا موجود نیست