موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 76
(1-198)

بايد گفت : انسان به اين عالم آمده است تا توسط علم ودعا تكامل يابد , در اين دنيا هر چيز به اعتبار ماهيت واستعدادش به علم وابسته است , اساس , معدن , نور , وروح تمام علوم حقيقي , معرفت الهي ( شناخت خداوند ) مي باشد , واصول اساسي آن هم ايمان بالله است‌ زيرا انسان علي الرغم عجز بي نهايتش به بلا هاي بسيار زيادي مواجه وبه هجوم دشمنان بي حدي مبتلا وعلي الرغم فقر بي انتهايش نيازمنديها وخواسته هاي زيادي دارد, لذا وظيفه اصلي فطري ا وپس از ايمان " دعا "‌ است , دعا هم اساس ومغز عبادت است
همانگونه كه طفلي براي بر آوردن آرز ووحصول چيزي كه دور از دسترس ا وقرار دارد مي گريد ويا به اصرار متوسل مي شود يعني با زبان عجزش فعلاً يا قولاً دعا مي كند ودر نهايت به هدف مي رسد
به عين شكل , انسان در بين تمام موجودات زنده: در حكم يك طفل معصوم , نازنين ونازدانه است پس لازم است به درگاه رحمان رحيم با عجز ونياز گريه كند ويا با فقر واحتياجش دعا نمايد , تا به خواسته هايش برسد ويا شكر بدست آوردن آنرا ادا كند
اما اگر همچون طفل احمق ومغروري كه از مگسي واويلا سر مي دهد, مدعي شود كه " من با نيروي خود اين چيز هاي عجيب وغير قابل تسخير وصد درجه قوي تر از خودم را به تسخير در مي آورم وبا فكر وتدبيرم آنها را به اطاعت از خويش واميدارم " با چنين پنداري كفران نعمت كردن , با فطرت اصلي انسانيت در تضــاد قرار دارد , چنين شخصي خويش را مستحق سخترين عذاب مي سازد
نكته پنجم : آنگونه كه ايمان " دعا " را بعنوان يك وسيله قطعي اقتضا مي كند وفطرت انساني به شدت خواستار آن است, پروردگار متعال نيز با بيان " قل ما يعبوا بكم ربي لولا دعائكم " (فرقان : 77 )" اگر دعايتان نباشد چه اهميت داريد ؟ " و " ادعوني ا استجب لكم " (غافر : 60) " بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را" انسان را به دعا امر مي كند
اگر بگويي : ما زياد دعا مي كنيم, اجابت نمي شود ,حال آنكه آيه عام است وبه مستجاب بودن هر دعا صراحت دارد
جواب : جواب دادن چيزي است وقبول كردن چيزي ديگر , هر دعا جوابي دارد , اما قبول كردن ودادن عين مطلوب تابع حكمت پروردگار است

صدا موجود نیست