چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 41
(1-44)

بعضي از نمايندگان متدين در اوائل عهد حريت از سعيد قديم(21) سوال کردند
-شما در هر چيز سياست را تابع دين ميدانيد, بلکه آن را وسيله وخدمتگذار شريعت قرار ميدهيد و حريت و آزادي را جز بر اساس وجه مشروع قبول نداريد, به اين معني که شما به آزادي و مشروطيت بدون شريعت اصلاً معتقد نيستيد و به همين خاطر در حادثه (31) مارچ شما را در صفوف مطالبين تطبيق شريعت قرار دادند
سعيد قديم در پاسخ به آنها چنين گفت
آري! امت اسلام بدون تحقق بخشيدن به حقايق اسلام روي سعادت را نخواهند ديد, وامکان ندارد امت اسلام در دنيا لذت سعادت را بچشد و يا حيات اجتماعي برتري داشته باشد, مگر با تطبيق شريعت اسلامي والا نه عدالتي وجود خواهد داشت و نه امنيتي چون در آن هنگام اخلاق فاسد و صفات زشت غلبه يافته وسرنوشت در دست دروغگويان و چاپلوسان معلق خواهد ماند
ثبوت اين حقيقت را ضمن حکايتي با ارائه نمودن نمونهء کوچکي از بين هزاران دليل به شما ارائه ميکنم
شخصي به سوي قومي از بدويهاي صحرانشين مسافرت کرد مهمان مرد بزرگواري شد ديد که آنها هيچ اهميتي به محافظت اموالشان نميدهند و صاحب خانه هم پولهايش را در زواياي اتاق پراگنده وبدون محافظت انداخته است
-مهمان به صاحب خانه گفت
آيا از سرقت شدن اموالتان نميترسيد؟ اينگونه اموال خويش را در کنج خانه وبدون محافظت مياندازيد؟
-او جواب داد
دربين ما دزدي رخ نميدهد!

صدا موجود نیست