چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 42
(1-44)

-مهمان گفت
ما پولهاي خود را در صندوقها باقلف هاي آهني محافظت ميکنيم با وجود اين هم سرفت ودزدي ميان ما زياد است
-صاحب خانه گفت
بنابر مقررات عدالت شرع دست دزد را قطع ميکنيم زيرا خداوند (ج) به آن امر فرموده است
-مهمان گفت
پس دراين صورت اکثريت شما از يک دست محرومند!
-صاحب خانه گفت
من که عمرم به پنچاه رسيده است, بيش از يک مورد قطع دست رانديده ام
-مهمان باتعجب گفت
در کشور ما همه روزه تقريباً پنجاه نفر به جرم سرقت روانه زندان ميشوند, با وجود اين هم به اندازء يک فيصد محاکمهء شان برآنها تأثيري ندارد
-صاحب خانه گفت
شما حقيقت بزرگي راترک کرده ايد و از سر عجيب و مؤثري غفلت نموده ايد اين است که از شناخت مفهوم واقعي عدالت محروم ميمانيد زبرا بجاي مصلحت انسانيت اغراض شخصي وجريات ظالمانه وطرفگيرانه واموري که طبيعت احکام را تغيير داده وآن را تحريف ميکند, در شما مداخله ميکندوحکمت آن حقيقت چنين است

صدا موجود نیست