موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 112
(1-198)

حزن دوم از " فراق الاحباب " پيدا مي شود يعني دوستان هستند اما از فراق وجدائي شان يك حزن واندوه مشتاقانه به انسان دست مي دهد اين حزن واندوهي است كه قرآن هدايت گر ونور افشان بر جاي مي ماند
اما فرحت وسرور نيز د ونوع است يكي نفس را به هوسات وخواهشات تشويق مي كند اين خصوصيت سينما , تياتر , رمان وادبيات مدنيت است
فرحت وسرور دوم با تشويق لطيفي مودبانه ومعصومانه نفس را مهار كرده روح , قلب , عقل , وسررا به كمالات , وطن اصلي , مقر ابدي , ودوستـــان اخرويش , تشويق مي كند اين خوشحالي , همان خوشحاليي است كه قرآن عنايت مي كند , قرآن معجز البياني كه بشر را بسوي جنت وسعادت ابدي ورويت جمال الله سوق مــي دهــد وبه وجد وشــوق در مي آورد
بعضي افراد كوته فهم وبي دقت , معناي عظيم وحقيقت بزرگي را كه آيه " قل لئن اجتمعت الانس والجن علي ان يا توا بمثل هذا القرآن لاياتون بمثله ول وكان بعضهم لبعض ظهيراً " را يك بلاغت مبالغه آميز ومحال گمان مي كنند, اما هرگز چنين نيست, نه مبالغه است ونه يك صورت محال , بلكه بلاغت حقيقي ويك صورت ممكن وواقعي است ويكي از وجوهات آن اينست
اگر تمام سخنان زيباي انس وجن كه از قرآن تراوش نكرده ومتعلق به قرآن نيست , يكجا جمع شود, هر گز نمي تواند با قرآن شباهت پبدا كند, چون نتوانسته است لذا نشان داده نمي شود
وجه دوم مدنيت وحكمت فلسفه , وادبيات بيگانگان كه نتيجه افكار وحاصل تلاش وكوشش جن وانس وحتي شيطان مي باشد , در مقابل احكام حكمت وبلاغت قرآن پيشاني عجز بر زمين مي سايند , به نحوي كه نمونه هاي آنرا نشان داديم

صدا موجود نیست