موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 72
(1-198)

واما آن دره ها وپرتگاههاي ترسناك وخطرناكي كه در سمت چب قرار داشت عبارت بود از كوههاي ممل واز از درختان سر سبز وقامت بر افراشته اي كه درپشت آن ضيافتگاه هاي بزرگ, تفريح گاه هاي زيبا وسياحت گاه دلپذيري قرا رداشت
وآن مخلوقات را كه حيوانات ودرنده گان وحشي گمان كرده بودم, , عبارت بودند از حيوانات رام ومانوسي همچون شتر , گاو , گوسفند وبز , آنگاه با گفتن " الحمد لله علي نور الايمان " آيه كريمه (الله ولي الذين امنوا يخرجهم من الظلمت الي النور" را تلاوت كردم, واز آن واقعه بيرون آمدم
لذا آن د وكوه عبارتند از آغاز وپايان زندگي يعني عالم ارض وعالم بر زخ وآن پل هم راه زندگي است كه آن د ورا با هم وصل ميسازد
سمت راست پل, زمان گذشته و
سمت چپ پل, عبارتست از روز هاي آينده
وآن چراغ دستي عبارتست از انانيت انسان خود بيني كه به فهم ودانش خود اعتماد دارد نه به وحي آسماني
وآنچه كه جانوران ودرندگاه محسوب مي شدند , عبارت بودند از حوادث ومخلوقات عجيب هستي
پس انساني كه به انانيت وغرور خود اعتماد كرده ودر ظلمت غفلت سقوط نموده وبه تاريكيهاي ضلالت وگمراهي مبتلا گشته است , به حالت اولي ام در آن واقعه خيالي شباهت دارد , زيرا با دانش ناقص وضلالت آلودي كه در حكم آن چراغ دستي است, روز هاي گذشته را به صورت يك گورستان بزرگ ودر ظلمت عدم آلود مشاهده مي كند , وروز هاي آينده را همچون وحشتگاهي پر آشوب وابسته به تصادف تصور مي نمايد , وحوادث وموجوداتي را كه هر كدام آن يك مامور فرمانبردار يگانه حاكم رحيم اند, جانوران مضر مي پندارد , ومظهر قانون آيه " والذين كفروا اوليائهم الطاغوت يخر جونهم من النور الي الظلمت " (بقره 257) قرار مي گيرد

صدا موجود نیست