گفتار بيست وسوم
اين گفتار داراي د ومبحث است
بسم الله الرحمن الرحيم
" لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين امنوا وعملوا الصالحات فلهم اجر غير ممنون " سوره تين : 6-7
مبحث اول
ازبين هزاران محاسن ايمان پنج مورد آنرا ضمن پنج نكته بيان خواهيم كرد
نكته اول : انسان با نور ايمان به اعلي عليين صعود مي كند , وارزشي مي يابد كه ا ورا لايق جنت مي سازد وبا ظلمت كفر به اسفل السافلين سر نگون مي شود ووضعيتي به خود مي گيرد كه ا ورا به جهنم مي كشاند, زيرا ايمان انسان را به صانع ذوالجلالش نسبت مي دهد , پس ايمان يك انتساب است, از آنجاييكه به بركت ايمان انسان, صنعت الهي ونقوش اسماء رباني در صفحه وجود ا وتظاهر وخود نمايي مي كند , ارزش والايي بدست مي آورد اما كفر, , آن نسبت را قطع مي سازد در نتيجه صنعت رباني زير پرده تاريكهاي كفر پنهان مي شود , وقيمت انسان نيز فقط در ماده منحصر مي ماند وچون ماده حياتي حيواني , فاني , زايل وموقت است قيمتش نيز معادل هيچ است
اينك باارائه مثالي به تشريح اين رمز مي پردازيم :
آنگونه كه در بازار صنعتگران ارزش ماده جدا است وارزش صنعت جدا اما بعضاً ديده مي شود كه ارزش هر د ومساوي است گاهي ماده از خود صنعت ارزش بيشتري كسب مي كند, وگاهي نيز يك آهن بي ارزش از صنعت با ارزشي بر خوردار مي گردد , حتي در مواردي صنعـت ناياب باستاني به مليونها مي ارزد, اما خود ماده ارزش پنج ريال را هم ندارد لذا اگر يك چنين صنعت باستاني وناياب به بازار باستان شناسان عرضه واعلان شود كه اين ساخته فلان هنر مند وصنعت گر ماهر وبا تجربه است وبه نام ا واين صنعت در معرض فروش قرار گيرد حتماً به بهاي هنگفتي فروخته خواهد شد , واگر به بازار آهنگران برده شود شايد بيش از پنج ريال آنرا كس نخرد