موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 81
(1-198)

لذا در چنين وضعيتي فقط يگانه قادر ذوالجلال, يگانه رحيم ذوالجمال ويگانه حكيم ذوالكمالي كه, مهار هر چيز در دستش,خزانه هرچيز در اختيارش, ناظر بر هر چيز, حاضر در هر مكان, منزه از مكان, مبري از عجز, مقدس از قصور, ووالاتر از هر عيب ونقص است, مي تواند معبود حقيقي انسان باشد
زيرا كسي مي تواند از عهده بر آوردن نياز هاي پايان ناپذير انسان برايد كه صاحب قدرت وعلم بي پايان باشد وفقط چنين ذاتي سزاوار عبادت است
پس اي انسان! اگر به ا وايمان آورده وفقط بنده ا وباشي, به مقام والاتر از همه مخلوقات نايل خواهي شد, اما اگر از عبوديت سر برتافتي, آنگاه بنده ذليل مخلوقات عاجز مي شوي واگر با فخر وناز به انانيت وقدرتت, وترك دعا وتوكل تكبر نموده واز مسير حق منحرف گرديدي, آنگاه از نقطه نظر خير وايجاد از مورچه وزنبور عسل حتي از مگس وعنكبوت هم ناتوانتر خواهي شد واز نقطه نظر شر وويرانگري سنگين تر از كوه ومضر تر از طاعون خواهي بود
آري, اي انسان! در ت ود وجهت وجود دارد:
نخست: جهت ايجاد, وجود, خير, مثبت وفعل
ديگري: جهت تخريب, عدم, شر, سلبيت وانفعال
از نقطه نظر"جهت اول" از زنبور عسل وگنجشك پايين تر, واز مگس وعنكبوت ضعيف تر هستي اما از نقطه نظر جهت دوم "جهت تخريب" مي تواني از كوه, زمين, وآسمانها بگذري, وباري را بر دوش بكشي كه آنها از حمل آن اظهار عجز نمودند, در نتيجه مي تواني دايره اي وسيع تر وبزرگتر از آنها كسب كني
زيرا وقتي به ايجاد وانجام كار نيكي تصميم مي گيري, فقط به اندازه طاقت, وبه قدر كوشش, وبه ميزان توان وقدرتت موفق مي شوي, اما اگر دست به تخريب وويرانگري بزني, آن هنگام تخريبت تجاوز وويران گري ات گسترش مي يابد

صدا موجود نیست