چرا از قافله باز مانده ايم | چرا از قافله باز مانده ايم | 25
(1-44)

کلمهء سوم
صدق اساس اسلام است
تتبعات وتحقيقاتي که در طول حياتم داشتم, خلاصه و عصارهء برداشتم از حيات اجتماعي به من آموخته است که: «صدق» مهمترين اصول اساسي اسلام و رابطه سجاياي علوي وآميزش مشاعر والاي آن است, لذا برما لازم است که صدق و راستي را که اساس حيات اجتماعي ما است, در خود احيا نماييم و توسط آن امراض معنوي خويش را معالجه کنيم
آري! صدق و راستي مهرهء بنيادي زندگي اجتماعي اسلام است, ريا و تظاهر نوعي از کذب عملي است, تملق و تصنع دروغ بي ارزش و ذلت است اما نفاق دروغ بسيار مضراست وکذب و دروغ تهمتي است بر قدرت صانع ذو الجلال
کفر با تمام انواعش دروغ است و ايمان راستي وحقيقت است بناء صدق و کذب چون دوری شرق وغرب از هم فاصله دارند و لازم است که راستي ودروغ مثل آتش و نور با يگديگر اختلاط پيدا نکند در حاليکه سياست غدار و پروپاگند ظالمانه آن دو را با يکديگر مخلوط ساخته ارزشهاي انساني را با ضد ارزشها و نقايص يکجا نموده است(16) صدق وکذب از هم چون کفر از ايمان دور اند, چرا که عروج محمد (ص) در خير القرون به اعلي عليين بواسطه صدق و گشودن گنجاي حقايق ايمان و اسرار هستي, صدق را مروجترين کالا و با ارزشترين متاع در بازار حيات اجتماعي قرار داده است چنانچه مسيلمهء کذاب وامثال او با کذب و دروغ به اسفل السافلين سرنگون گرديدند زيرا هنگاميکه آن انقلاب عظيم در اجتماع رخ داد آشکار ساخت که کذاب کليد کفر و خرافات و فاسد ترين و پليد ترين متاع است پس متاعي که تابه اين حد تنفر و اشمئزاز انسانها را بر ميانگيزد, امکان ندارد دست کسانيکه در صف اول آن انقلاب عظيم قرار داشتند به سوي آن دراز شود آنان صحابه کرام هستند که به دست آوردن زيبا ترين و با ارزشترين و مناسبترين متاع در فطرت شان نهاده شده بود از آنها بعيد است که دستهاي مبارکشان را با کذب ملوث کنند وعمداً دست به دروغ برده با مسيلمهء کذاب مشابه شوند بلکه با تمايل فطرت پاکشان و با تمام توان وقدرت پيشاپيش خريداران صدق بودند که مروجترين مال و با ارزشترين متاع بلکه کليد تمام حقايق و زينهء عروج محمد (ص) به اعلي عليين است و از اينکه صحابه کرام صدق را لازمهء خود قرار داده و تا حد امکان از آن منحرف نميشدند, همه علماء حديث وفقه اتفاق کرده اند که «الصحابه –کلهم عدول» (همهء صحابه عادل هستند) وروايتشان نيازي به تزکيه ندارد وتمام احاديثي که از نبي کريم (ص) روايت کرده اند صحيح است وحقيقت مذکور حُجّت قاطعي است بر اتفاق اين علماء بدين طريق انقلاب عظيمي که در خير القرون بوقوع پيوست سبب گرديد که بين صدق و کذب تفاوت اشکاري ايجاد شود چنانچه ميان کفر وايمان است اما با گذشت زمان فاصلهء صدق و کذب به يکديگر نزديک شد, بلکه احياناً جريانات سياسي رواج بيشتري به دروغ داد وکذب وفساد به صحنه آمدند و تا حدي مجال يافتند

صدا موجود نیست