موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 118
(1-198)

حاصل سخن
وقتي حيات نقشه هاي اسماُء حسني را نشان مي دهد, پس هر چه كه بر سر حيات مي آيد خوب وزيبا است.
مثلاً: هنر مند بسيار سرمايه دار وماهري براي نشان دادن آثار صنعت وميزان ثروتش مرد بسيار فقير ومسكين را براي يك ساعت در مقابل پرداخت اُاجرت بعنوان "موديل" استخدام مــــي كند. با پوشانيدن بافته هاي بسيار زيبا وجالبش بر سر ا وكار مي كند, در حالات گوناگون قـــرارش مي دهد به پشت ور وبر مي گرداند, وبراي نمايش دادن انواع صنعتش پارچه را قطع وبريد مي كند, تغيير مي دهد ودراز وكوتاه مي سازد
آيا اين مرد مسكين حق دارد به آن هنــــر مند بگويد كه: "اي واي چقدر اذيتم مي كني, با اين بشين وپاش وهايت وبا قطع وبريد لباس جالبم مرا زشت وبد قيافه نشان مي دهي؟ "‌آيا مي تواند بگويد: "در حقم ظلم وبي انصافي كردي؟! "
بدين سان صانع ذوالجلال وفاطر بي مثال (ولله المثل الاعلي) با پوشانيدن لباس وجود محهز با هواس ولطايف جذاب ودلپذيري همچون چشم, گوش عقل وقلب به موجوداتش, جهت نمايش دادن نقشه هاي اسماءُ حســني اين لباس را تبديل مي كنــد, ودر حالات مختــلف قــرار مي دهد وبا اوضاع وشرايط گوناگوني مواجه مي سازد
پس در اوضاع واحوال آغشته با آلام ومصايب, زيبائي هاي لطيفي نهفته است, اين زيبائي ها در تجليات رحمت الهي قرار دارند واين تجليات رحمت با حكمت الهي هم آغوش است. بدين طريق احكام بعضي از اسماُء حسني به نمايش گذاشته مي شود

صدا موجود نیست