موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 121
(1-198)

يعني حيات مادي كه به آن افتخار كرده ودل بسته يي فقط يك دقيقه است, حتي عده اي از اهل بينش گفته اند‌ "زندگي يك دهم دقيقه, بلكه لحظه اي گذرا است" اينجاست كه بعضي از اهل ولايت حكم كرده اند "دنيا از اين حيث كه دنيا است, عدم است"‌‌
وقتي چنين است, پس حيات مادي ونفساني را رها كن وبه درجات حيات قلب, روح وسر صعود نما وببين كه دايره حياتشان چقدر وسيع است گذشته وآينده نسبت به ت ومرده اند اما به نسبت آنها زنده وبر خوردار از وجود
اي نفسم ! وقتي واقعيت چنين باشد, ت ونيز همچون قلبم گريه كن وفرياد بر آر وبگو
فانيم, فاني را نمي خواهم…
عاجزم , عاجز را نمي خواهم …
روحم را به رحمن تسليم كردم, غير ا ورا نمي خواهم…
مي خواهم فقط يك يار باقي مي خواهم…
ذره ام…
اما خورشيد سر مدي مي خواهم…
هيچ اندر هيچم , اما تمام اين موجودات را مي خواهم

صدا موجود نیست