موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 130
(1-198)

ونيز زيبائي مخلوقات وحسن صورتها را از خود مخلوق وصورت دانسته, به جلوه هاي جمال مجرد ومقدس صانع ونقاش نمي دهد وبه جاي اينكه بگويد: "چه زيبا آفريده شده است"مي گويد" چه زيبا است" واين جمال وزيبائي را همچون يك بت مورد پرستش قرار مي دهد!
ونيز با دلبستن به مظاهر شهرت, ريا, وخود نمايي, ريا كاران را حمايت مي كند وبت نما ها را عبادت كننده, عبادت كننده گان خود ساخته است
ودر شاخه قوه غضبيه آن درخت بر سر انسانهاي بيچاره نمرود ها, فرعونها وشداد هاي بزرگ وكوچك را مسلط گردانده, ودر شاخهُ قوه عقليه ميوه هايي همچون دهريها ماده گرايان وطبيعت پرستان را در عقل بشر جاي داده ومغز انسان را در هم كوبيده است
اكنون به منظور روشن شدن اين حقيقت, نتايج حاصله از اساسات فاسد آئين فلسفه رابا نتايج بدست آمده از اساسات صادق سلسله نبوت مقايسه نموده, از ميان هزاران مقايسه به طور مثال چهار مورد آنرا ذكر خواهيم كرد
مثال اول: دستور مسلم نبوت در حيات شخصي انسان "تخلقوا باخلاق الله" است, اين دستور مي آموزد كه به اخلاق الهي متصف شده, با فروتني به پروردگار روي آوريد, وبا اعتراف به عجز, فقر وكوتاهي بنده درگاهش شويد
ببين تفاوت بين اين قانون وقانون فلسفه كه مي گويد: تشبه بالواجب كمال نهايي انسان است وبكوشيد تا همچون واجب الوجود شويد, از كجاست تا به كجا!
آري, ماهيت عجين شده با عجز, ضعف, فقر واحتياج پايان نا پذير انسان كجاست؟ وماهيت ذات واجب الوجود بي نهايت قادر, قوي, غني ومستغني كجا؟
مثال دوم: يكي از قوانين نبوت در حيات اجتماعي "تعاون وهمكاري" است كه اين قانون بر تمام هستي مسلط وحكم فرما است , از خورشيد وماه گرفته تا به نباتات وحيوانات , مي بينيم كه نباتات در كمك حيوانات , وحيوانات در خدمت انسانها, حتي ذرات مواد غذايي در كمك حجرات بدن قرار دارد
چنين دستور همكاري , قانون كرم , وناموس اكرام كجاست, وقانون "جدال" كه از دستورات اجتماعي فلسفه وفقط در بعضي انسانهاي ظالم, درنده خوي , وحيوانات وحشي از اثر آلودگي فطرتشان پديدار گشته است, كجاست ! بلي, فلسفي ها قانون "جدال" را بعنوان اساس وقانون كلي پذيرفته وابلهانه قضاوت نموده اند كه " زندگي جدال وكشمكش است "

صدا موجود نیست