موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 195
(1-198)

نكته س وم: چون ايمان د ومحور استناد واستمداد را در بر مي گيرد, پس " الحمدلله " بايد گفت بلي, بشر عاجز است ودشمنان زيادي دارد, پس به تكيه گاه وپيشتيباني محتاج است تا به آن اتكا كند وبراي دفع دشمنانش به آن پناه برد, ونيز به دليل فقر شديد وحاجات بي شمارش محتاج نكته استمدادي است تا از آن كمك بگيرد وبا همكاري آن نياز هايش را بر آورده سازد
پس اي انسان ! نقطه استنادت فقط وفقط ايمان به " الله " است ونقطه استمداد روح ووجدانت, فقط ايمان به آخرت مي باشد كسي كه از اين د ونقطه بي خبر باشد قلب وروحش در وحشت ووجدانش دايماً در عذاب مي ماند, اما كسي كه به نقطه اول استناد واز نقطه دوم استمداد مي كند, قلباً وروحاً حس لذت وآرامش نموده وجدانش مطمئن مي شود
نكته چهارم: نور ايمان, درد زوال لذات مشروعه را با نشان دادن موجوديت وباز گشت امثالش دور مي سازد ونيز با ابراز منابع نعمتها, تداوم آنرا تضمين مي كند, ودرد جدائي را با نشان دادن لذت تجدد امثال دور مي سازد, يعني با فكر كردن به زوال هر لذتي, احساس درد مي شود, اما با نور ايمان زوال دور مي گردد وبه تجدد امثال در مي آيد لذا تجدد لذت, خود لذت ديگري است
اگر درخت ميوه اي شناخته نشود, لذت منحصر در آن ميوه, با خوردن آن از بين مي رود وزوالش با عث تاسف مي شود اما گر درخت ميوه معروف ومشهور باشد, از زوال آن احساس درد نمي شود, چون جانشين دارد ونيز درد ناشي از جدائي ها مشكل ترين حالات روح بشر است, نور ايمان با تجدد امثال وتحدث وصال اين درد ها را دور مي كند, چون "هر جديد لذيذ است"
نكته پنجم: نور ايمان آنچه را كه در اين موجودات بيگانه, دشمن ويا مرده ويتيم وپريشان تصور مي شد, دوست, برادر وبه شكل زنده وتسبيح خوان ارائه مي دارد

صدا موجود نیست