موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 87
(1-198)

پس اگر انسان با تكيه به انانيت وغرورش, زندگاني دنيا را مرام نهايي قرار داده ودر غم وحسرت زندگي تمام سعي وتلاشش را به لذتهاي موقت منحصر سازد, در دايره بسيار محدودي خفه شده وزحمتش به باد فنا مي رود تمام ابزار , آلات ولطايفي كه برايش داده شده است از ا وشاكي شده روز محشر بر عليه ا وشهادت داده واقامه دعوي خواهند كرد
اما اگر به ديد مهمان به خود نگريسته در دايره اذن ذات كريمي كه مهمان ا وشده است سرمايه عمرش را صرف نمايد, آنگاه در دايره وسيعي بخاطر يك زندگي ابدي سعي وتلاش كرده نفس راحتي مي كشد وبا آرامش كامل استراحت مي كند, بعد از آن مي تواند تا به اعلي عليين برود ونيز تمام ابزار وآلاتي كه برايش داده شده است از ا وممنون شده در آخرت به نفع ا وشهادت خواهند داد
بله, تمام ابزار عجيب داده شده به انسان بخاطر اين زندگي دنيوي بي اهميت نه, بلكه بخاطر يك حيات باقي بسيار با اهميت به ا وارزاني شده است, زيرا هر گاه انسان را با حيوان مقايسه كنيم, مي بينيم كه انسان از لحاظ ابزار وآلات بسيار غني است, صد درجه از حيوان بر تر است اما از لحاظ بر خوردار بودن از لذت زندگي دنيوي وحيواني در مدارج پايين تر قرار دارد چون در هر لذتي كه از آن بر خوردار مي گردد, آثار هزاران درد ورنج موجود است درد هاي گذشته, ترس واضطراب نسبت به آينده, افزون بر آن درد زوال هر لذت, كامش را تلخ ودرلذتش اثري از درد بجاي مي گذارد
اما حيوان چنين نيست, لذتش بدون درد, سرورش عاري از اندوه است, نه رنجهاي گذشته رنجش مي دهد, ونه ترس از آينده نگرانش مي سازد به راحتي زندگي مي كند, مي خوابد وشكر خالقش را بجاي مي آورد
بايد گفت‌: انساني كه در "احسن تقويم" خلق شده است, اگر فكرش را صرفاً به زندگي دنيا منحصر سازد, جايگاه ومقامش را از دست داده, حتي از حيواني مثل گنجشك هم تنزل مي كند, در عين حاليكه از نظر ثروت ودارايي صد درجه از حيوان بر تر بود اين حقيقت را در جاي ديگري ضمن مثالي بيان كرده ام بار ديگر به مناسبت مقام واهميت آن تكرار خواهم كرد

صدا موجود نیست