موازنه هاي ايمان وكفر | موازنه هاي ايمان وكفر | 91
(1-198)

وقتي به هوش آمدم, ديگر سعيد قديم نبودم, خود را سعيد جديد يبافتم
از خداوند كريم مي خواهم اين واقعه تخيلي را سبب خير بگرداند يكي د وجهت آنرا تعبير مي كنم,‌ جهات ديگرش راخودت تعبير وتفسير كن:
واما آن سفر, سفري است كه از عالم ارواح, رحم مادر, جواني, پيري, قبر, برزخ, حشر وپل صراط عبور نموده به سوي ابدالآ باد رهسپار مي گردد
وآن شصت در هم, شصت سال عمر است, وقتيكه با اين واقعه بر خوردم, به نظرم چهل وپنج ساله بودم مدرك وضمانتي هم نداشتم كه تا شصت سالگي زنده بمانم, اما يكي از شاگردان مخلص قرآن مرا نصحيت كرد تا نيمي از پانزده سال عمر باقي مانده خود رادر راه آخرت صرف كنم
آن قصر, براي من شهر استانبول بود
آن قطار زمان است, هر سال آن يك واگون
آن تونل, عبارتست از حيات دنيوي …
گلها وميوه هاي خاردار, عبارتند از لذتهاي نا مشروع ولهويات حرام كه درد ناشــي از تصور زوال ورنـــج جدائي آن, قــلب را زخمــي وخون آلود مي سازد , وسر انجام مستحق جزاي بدي مي گرداند
مستخدم قطار گفته بود: "پنج درهم بده, هر چه دلت بخواهد مي دهم"‌ تعبير اين سخن چنين است: خوشي ولذتي كه انسان دردايره حلال ومشروع از آن بهره ور مي گردد به كامراني وآرامشش كفايت مي كند, ديــگر نيــازي نمي ماند تا به حرام دست دراز كند موارد ديگر آنرا خودت مي تواني تعبير كني
نكته چهارم : انسان در اين كاينات به طفل معصومي شباهت دارد كه در ناتوانيش نيرويي بزرگ ودر عجزش توان عظيمي نهفته است, زيرا با نيروي آن ضعف وبا قدرت آن عجز است كه اين موحودات در تسخير ا وقرار گرفته اند

صدا موجود نیست